حمید مصدق
" از اینجا تا مصیبت "
« به شادروان مهدی اخوان ثالث »
**********
گلی جان سفره دل را
برایت پهن خواهم کرد
گلی جان وحشت از سنگ است و سنگ انداز
و گرنه من برایت شعرهای ناب خواهم خواند
در اینجا وقت گل گفتن
زمان گل شنفتن نیست
نهان در آستین همسخن ماری
درون هر سخن خاری ست
گلی جان در شگفتم از تو و این پاکی روشن
شگفتی نیست ؟
که نیلوفر چنین شاداب در مرداب می روید ؟
از اینجا تا مصیبت راه دوری نیست
از اینجا تا مصیبت سنگ سنگش
- قصه تلخ جدائی ها
سر هر رهگذرش مرگ عشق و آشنایی هاست
از اینجا تا حدیث مهربانی راه دشواری ست
بیابان تا بیابانش پر از درد است
***
مرا سنگ صبوری نیست
گلی جان با توام
سنگ صبورم باش!
شبم را روشنائی بخش
گلی، دریای نورم باش !
لطفاً برای ارتقای کیفیت وبلاگ نظر خود را بگذارید.
ممنون دمت گرم